مرکز پژوهش و خانه آثار کامبیز رستگار

در کنار هم، راهی به‌سوی روشنایی… شهری که با هم می‌سازیم، بی‌مرز، بی‌پایان…

مرکز پژوهش و خانه آثار کامبیز رستگار

در کنار هم، راهی به‌سوی روشنایی… شهری که با هم می‌سازیم، بی‌مرز، بی‌پایان…

مرکز پژوهش و خانه آثار کامبیز رستگار

در این خانه، جست‌وجوی اندیشه و نوآوری در بستری میان‌رشته‌ای جریان دارد؛
محیطی پویا برای ثبت و انتشار پژوهش‌ها، ایده‌های نو، نقدهای علمی و گفت‌وگوهای فرهنگی که مرزهای دانش را درمی‌نوردد.
افق‌گشایی، روشنگری و ترویج تفکر و خلاقیت، رسالتی است که در این مسیر برعهده دارم.
از همه علاقه‌مندان به دانش، نوآوری و هم‌اندیشی دعوت می‌کنم تا در هم‌آفرینی و پویایی این فضا سهیم باشند و با حضور و مشارکت خود، بر باروری این بستر بیفزایند.

۲ مطلب با موضوع «مقالات غیر مدیریتی» ثبت شده است

 

تاریخ معاصر ایران، محل تلاقی بحران‌های ساختاری، آرمان‌های تحول‌خواهانه و نقش‌آفرینی نیروهای اجتماعی و نخبگان بوده است؛ از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی و دوران کنونی، هر دوره شاهد تکرار الگوهایی است که هم ریشه بحران‌ها را شکل داده‌اند و هم بستر ساز گذار به نظمی نو شده‌اند.

در آستانه‌ تحولات جدید، بیش از هر زمان احساس نیاز می‌شود تا با نگاهی عمیق‌تر به تجربیات تاریخی، ظرفیت‌های عبور از بحران و چشم‌اندازهای نو را بررسی کنیم. تلاشم در این پژوهش مقایسه‌ای، ارائه یک تصویر کلان از روندهای بنیادین ایران معاصر بر اساس تحلیل تطبیقی، مدل‌های نظری معتبر و نشانه‌های تغییر اجتماعی بوده است؛ نگاهی که بتواند الهام‌بخش گفت‌وگوها و همکاری‌های مؤثر در مسیر توسعه و اصلاح حکمرانی باشد.

امروز، ضرورت گفتگو درباره آینده، نقش نخبگان و سازماندهی اجتماعی برای عبور موفق از بزنگاه تاریخی، از همیشه مهم‌تر است.

امیدوارم این تاملات دریچه‌ای باشد برای تبادل نظر و همراهی علاقه‌مندان و متخصصان دغدغه‌مند ایران فردا.

 

گاهی با خود می‌اندیشم چرا بخش بزرگی از جهان اسلام، به‌ویژه کشورهای خاورمیانه، همچنان درگیر چالش‌هایی نظیر توسعه‌نیافتگی، اقتصاد متکی بر یک محصول، مهاجرت نخبگان و بحران‌های مزمن سیاسی است. این پرسش، تنها دغدغه شخصی من نیست؛ بلکه مسئله‌ای نسلی است که هر روزه، پیشرفت دیگر کشورها را با رکود و مشکلات منطقه خود مقایسه می‌کند.اگرچه غالباً سرچشمه این مسائل را به دین یا فرهنگ نسبت می‌دهند، واقعیتِ مبتنی بر مطالعات تطبیقی و داده‌های مستند، بسیار پیچیده‌تر است. تحلیل تاریخی و نهادی نشان می‌دهد که علل بنیادین این معضلات را باید در مرزهای مصنوعیِ ترسیم‌شده طی دوران استعمار، حکمرانی رانتی و اقتدارگرا، ساختارهای معیوب و ناکارآمد، نظام آموزشی ایستا و ضعف نهادهای مدنی جست‌وجو کرد – نه در ذات دین یا جغرافیا.

در نگارش این تحقیق، با بهره‌گیری از منابع بین‌المللی و نگاه تطبیقی، کوشیدم از روایت‌های سطحی فاصله بگیرم و ریشه‌های عمیق مسئله را واکاوم. در کنار آن، از تجربه کشورهایی همچون مالزی، ترکیه و حتی سوئیس بهره گرفتم تا تأکید کنم که گریز از این بن‌بست، در اصلاح ساختارها، ارتقای آموزش و تعمیق شفافیت نهفته است، نه صرفاً دگرگونی باورها یا بازی‌های روزمره سیاسی.

امید است این نوشتار، آغاز گفت‌وگویی علمی و صادقانه باشد و شاید جرقه‌ای برای بازنگری جدی‌تر در سیاست‌گذاری‌ها و اصلاح نهادها؛ چرا که آینده منطقه، بی‌تردید به تصمیم‌ها و شجاعت امروز انسان‌هایش وابسته است.